فصلنامه علمی پژوهشی بیهوشی و درد، دوره 2، شماره5، پاییز 1390
مقایسه اثر داروهای آلفنتا نیل، سولفات منیزیم و کتامین در کاهش درد هنگام تزریق وریدی پروپوفول
عباس صدیقی نژاد1، محمد حقیقی1، سیروس امیر علوی2، بهرام نادری نبی3، علی محمدزاده4، مجید نکوفرد، محسن آباد5
1-استادیار بیهوشی، فلوشیپ بیهوشی قلب، دانشگاه علوم پزشکی گیلان، پورسینا، بخش بیهوشی
2-استادیار بیهوشی، فلوشیپ اینترونشنال درد، دانشگاه علوم پزشکی گیلان، بیمارستان پورسینا، بخش بیهوشی
3-استادیار بیهوشی، دانشگاه علوم پزشکی گیلان، بیمارستان پورسینا ، بخش بیهوشی
4- دانشیار بیهوشی، دانشگاه علوم پزشکی گیلان، بیمارستان پورسینا، بخش بیهوشی
5- دستیار بیهوشی، دانشگاه علوم پزشکی گیلان، بیمارستان پورسینا، بخش بیهوشی
چکیده
زمینه و هدف:پروپوفول یکی از شایعترین داروهایی است که در طی القای بیهوشی مورد استفاده قرار میگیرد و درد ناشی از تزریق وریدی پروپوفول از مهمترین عوارض این دارومحسوب میگردد. لذا داروها و روشهای بسیاری جهت این عارضه مورد بررسی قرار گرفتهاند. در این مطالعه اثر داروهای آلفنتانیل، سولفات منیزیم و کتامین در کاهش درد ناشی از تزریق وریدی پروپوفول مورد مقایسه قرار گرفته است.
روش بررسی:مطالعه حاضر بصورت مقطعی مقایسهای بر روی 220 بیمار تحت اعمال جراحی ارتوپدی دربیمارستان پورسینای رشت انجام گردیده است. میزان شدت درد بدنبال تزریق وریدی پروپوفول پس از استفاده از پیش داروهای مورد مطالعه با استفاده از معیار نمرهدهی درد(VAS) مورد اندازگیری قرار گرفت. یافتهها با استفاده از نرمافزار Spss شماره 16 و تحت آزمونهای مربع کای، postHoc و آنوا تحت تحلیل و بررسی قرار گرفت.
یافته ها:مشخصات جمعیتی در چهار گروه تفاوت معنیداری با هم نداشت. ÷س از بررسی دادهها و با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس آنوا مشخص گردید که تفاوت معنیداری بین نمره درد پس از تزریق پروپوفول در گروههای مورد مطالعه دیده میشود. با استفاده از آزمون تعقیبی postHoc(ترکیه) مشخص گردید که نمره درد در گروه سرم نمکی با دیگر گروهها دارای اختلاف آماری معنیداری بوده است(مقدارp کمتر از 0/0001) و دیگر گروه ها با یکدیگر تفاوت آماری معنیداری نداشتند.
نتیجه گیری: به نظر میرسد علیرغم کاهش درد ناشی از تزریق وریدی پروپوفول توسط سه پیش داروی مورد مطالعه، ارجحیتی برای هیچکدام از آنها نمیتوان در نظر گرفت.
مقدمه:امروزه پروپوفول یکی از شایعترین داروهای هوشبر داخل وریدی است که مورد استفاده قرار میگیرد.
در سال 1977 اولین بار جهت القاب بیهوشی مورد تایید قرار گرفت. این دارو در آب نامحلول است و جهت القاء و نگهداری بیهوشی و آرام بخشی در داخل و خارج اتاق عمل بکار میرود.
القای بیهوشی با پروپوفول مرتبط با عوارض شدید از جمله درد شدید هنگام تزریق، میوکلونوس، آپنه کاهش فشار خون و به ندرت ترومبوفلبیت در رگی که پروپوفول در آن تزریق شده است میباشد. درد تزریق کمتر یا مساوی با اتومیدیت ، برابر با متوهگزیتال و بیش از تیوپنتال است. درد تزریق را میتوان با انتخاب رگ بزرگ، عدم استفاده از رگهای پشت دست و افزودن لیدوکایین به محلول پروپوفول یا تغییر فرمول پروپوفول یا تغییر فرمول پروپوفول کمتر کرد. پیشدرمانی با مقدار کمی از پروپوفول ، اسمولول، متوپرولول، منیزیوم، ترکیب کلونیدین با افدرین، دگزامتازون و متوکلوپرامید و تابش نور جهت کاهش درد استفاده شدهاند و نتایج متفاوتی داشتهاند. فوس پروپوفول موجب درد تزریق کمتری میشود ولی بروز احساس ناخوشایند مورمور شدن نواحی پرینه برابر با پروپوفول شایعتر از تیوپنتال بروز میکند اما بروز آن پس از پروپوفول کمتر از اتومیدیت و متوهگزیتال است. آپنه پس از القاء با پروپوفول شایع است که شیوع آن مشابه تیوپنتال و متوهگزیتال است، اما بروز آپنه بیش از 30 ثانیه با پروپوفول کاهش فشارخون سیستمیک است که با تجویز همزمان مخدرها تشدید میشود. درد ایجاد شده در خلال تزریق وریدی پروپوفول یکی از عوارض جانبی مهم بوده و شیوع آن از 28 تا 90 در صد در بالغین متغیر است.
همچنین تا کنون از روشهای دیگری مانند اضافه نمودن لیدوکائین، گرم یا يا سرد كردن و رقيق كردن پروپوفول، تزريق به داخل يك رگ بزرگ و تجويز پيش داروهائي مانند افدرين، اوندانسترون و تيوپنتال استفاده گرديده است. اگرچه ليدوكائين شايعترين داروي مورد استفاده جهت كاهش درد ناشي از تزريق پروپوفول ميباشد اما با اين حال اين روش بين 13 تا 32 درصد ناكارآمد گزارش شده است. چون كاهش درد ناشي از تزريق پرپوفول اثرات مفيدي در فرايند القاي بيهوشي داشته،استفاده از داروهاي در دسترس، ارزان و با كارآمدي مناسب كه در موار منع مصرف يكي از آنها بتوان داروي ديگري را جايگزيناشنمود منجر به طرح اين مسئله گرديد كه در اين مطالعه مقطعي مقايسهاي اثر سه داروي كتامين، سولفات منيزيم و آلفنتانيل، در كاهش درد ناشي از تزريق وريدي پرپوفول مورد بررسي قرار گيرد.
روش مطالعه
اين مطالعه يك كارآزمايي باليني دوسوكور تصادفي بوده كه در بيمارستان پورسيناي رشت در شش ماهه ابتداي سال 1389 انجام پذيرفته است. اين كار با رعايت شرايط اخلاقي و كسب اجازه بصورت رضايت نامه آگاهانه از بيماران، روي 220 بيمار كه كانديداي عمل جراحي ارتوپدي اندام تحتاني يا فوقاني هستند، انجام گرديد. گروه شاهد از آن جهت در اين مطالعه گنجانده شده تا در صورت ايجاد هر گونه اشكال در داروها و شرايط محيطي بتوان ميزان كاهش درد سه گروه ديگر را با آن مقايسه كرد و از آنجايي كه در حال حاضر در بسياري از مراكز درماني قبل از تزريق پرپوفول از هيچ پيش داروئي استفاده نميشود، از نظر اخلاقي نيز انتخاب گروه شاهد( كه پيش دارو دريافت نميكنند)، توجيهپذير است. براي انتخاب بيماران به اين صورت عمل ميشد كه در اتاق عمل بيماران نامزد عمل جراحي كه در طرح تحقيقاتي ميگنجيدند، توسط پرستار مسئول پذيرش بيماران به طور كاملا تصادفي از يك صندوق حاوي كارتها براي هر بيمار خارج ميگرديد و براساس تصادفي كردن بلوكي، بيمار وارد طرح ميشد. گروهها شامل A: سولفات منيزيوم20% ساخت كشور ايران، B: آلفنتانيل( يك ميليليتر حاوي 500 ميكروگرم) ساخت كشور آلمان، C: كتامين1% ساخت كشور آلمان، D: سرم نمكي فيزيولوژيك ساخت كشور ايران، بودند. قبل از ورود بيمار به اتاق عمل توضيحات لازم در خصوص مطالعاتي به وي داده شده و فرم مربوط به مشخصات(پيوست يك) و رضايتنامه(پيوست دو9 تكميل ميگرديد. سپس بعد از ورود به اتاق عمل، رگ محيطي با آنژيوكت شماره20 در پشت دست(ترجيحا دست غير غالب) و دادن حجم مورد نياز با سرم رينگر، پايشهاي فشار خون غير تهاجمي، الكتروكارديوگرام، اشباع اكسيژن خون شرياني براي همه بيمارن تعبيه ميشد. داروهاي مورد مطالعه توسط كاردان بيهوشي در دماي اتاق به حجمهاي مساوي تا رسيدن به 5 ميليليتر، با سرم نمكي رقيق ميگرديدند و نام گروه مورد نظر بر روي هر سرنگ به صورت A,B,C,D توسط برچسب قيد ميشد. سپس بر حسب گروهها، داروي مورد نظر( گروهA سولفات منيزيوم به ميزان 2 ميليليتر رقيق شده با سالين تا حجم 5 ميليليتر، گروهB آلفنتالين به ميزان 10 ميكروگرم به ازاي هر كيلوگرم وزن بدن و رقيق شده با سرم نمكي تا حجم 5 ميلي ليتر، گروهC كتامين به ميزان 2% ميليگرم به ازاي هر كيلو وزن بدن رقيق شده با سرم نمكي تا حجم 5 ميليليتر و گروهD سرم نمكي به ميزان 5 ميليليتر) توسط پژوهشگر يا متخصص بيهوشي كه از نوع دارو با اطلاع است( تا در صورت بروز هر نوع عارضه بتواند نسبت به درمان آن اقدام نمايد) در عرض 5 ثانيه تزريق شده و پس از گذشت 30 ثانيه پرپوفول 1 درصد ساخت كشور هند (كارخانهClaris) به ميزان 3 ميليليتر(معادل 30 ميلي گرم) با سرعت 0/5 ميليليتر در هر ثانيه به داخل رگ مربوطه تزريق ميگردد. پس از پايان توسط دستيار بيهوشي ديگري غير از پژوهشگر( كه ار نوع داروي تزريق شده اطلاعي ندارد) از بيمار در خصوص درد يا احساس ناراحتي در محل تزريق واضحا سوال شده و پاسخ بصورت بلي يا خير مشخص و در صورت وجود درد شدت آن براساس مقياس بصري(VAS) در پرسش نامه ثبت ميگرديد. سپس ادامه روند بيهوشي يعني القاء يا پرپوفول به ميزان 2 ميليگرم به ازاي كيلوگرم، انجام شده ماسك گيري و تهويه ريهها جهت بيمار انجام شده و در صورت نياز از هوشبر استنشاقي يا ساير مخدرها استفاده ميگرديد. همچنين در صورت بروز عوارض از جمله سفتي، نواقص عصبي، تهوع و استفراغ و تشنج توسط پژوهشگر در پرسشنامه ثبت ميشد. پس از جمع آوري اطلاعات ابتدا ميزان بروز درد در (p1,p2,p3,p4) و (p1,p2,p3,p4)c195% بدست آمده و سپس اين نسبتها تحت آزمون مربع كاي قرار گرفت تا ميزان اختلاف معني داري بروز درد به تفكيك گروهها مورد بررسي قرار گيرد.
يافته ها
اين مطالعه روي 4 گروه 55 نفره(مجموعا 220 بيمار) انجام گرفت. يافتههاي جمعيتي(شامل سن، وزن، جنس، كلاس فيزيكي اختلاف آماري معنيداري بين دو گروه نشان ندادند كه در جدول 1 آورده شده است.با توجه به اطلاعات بدست آمده ميزان درد در چهار گروه مورد مطالعه از لحاظ آماري اختلاف معنيداري داشته است.) ارزشpبرابر 0/0001) بطوري كه در گروههاي سولفات منيزيم، آلفنتانيل و كتامين به ترتيب ميزان بروز درد 10/9،14/5 و12/7درصد بوده در حالي كه اين ميزان در گروه شاهد(دريافت كننده سرم نمكي) برابر83/6 درصد بوده است كه در جدول شماره 2 آورده شده است. ميزان بروز درد در سه گروه اول(سولفات منيزيم، آلفنتانيل و كتامين) با گروه شاهد داراي تفاوت آماري معنيداري بوده در حالي كه ميزان بروز درد در بين خود سه گروه اول از لحاظ آماري تفاوت معنيداري نداشته است. همچنين نمره درد(VAS) در چهار گروه مورد مطالعه براساس آزمون آنوا( جدول فوق) از لحاظ آماري يكسان نبوده است( مقدارp كمتر از 0/0001). بطوري كه ميانگين ميزان درد در گروه كتامين((0/55±0/2 از همه گروهها كمتر و بيشترين ميانگين درد در گروه سوم نمكي بوده است(1/01±1/69) كه مراتب در جدول شماره 3 ذكر شده است و در جدول شماره 4 نيز وجود عوارض در گروههاي چهارگانه مقايسه شده است. بحث
درد ايجاد شده در خلال تزريق وريدي پرپوفول يكي از عوارض جانبي مهم بوده و شيوع آن در مطالعات انجام شده از جمله مطالعه آقاي استارك از 28تا %90 در بالغين گزارش شده است. مطالعه حاضر بصورت مقطعي بر روي 220 بيمار نامزد عمل جراحي ارتوپدي روي اندام فوقاني يا تحتاني در بيمارستان پورسيناي رشت صورت پذيرفته و ميزان بروز درد بدنبال تزريق وريدي پرپوفول در گروه سرم نمكي معادل83/6درصد بوده كه با مطالعات قبلي همخواني داشته است. در اين مطالعه عواملي مانند سن و جنيسيت در گروهها مورد مقايسه قرار گرفت و به عنوان عامل مخدوش كننده شناخته نشد. در مطالعهاي كه آقاي مميس بر روي 100 بيمار(شامل دو گروه سولفات منيزيم و سرم نمكي) انجام دادند ميزان بروز درد در گروه سولفات منيزيم 8 درصد بوده و اين ميزان در مطالعه ما در گروه سولفات منيزيم برابر 14/5 درصد گزارش شده و از بروز بالاتري برخوردار بوده است.
در مطالعه ديگري كه آقاي رينچ در خصوص ميزان كاهش درد ناشي از تزريق وريدي پروپوفول توسط آلفنتانيل انجام داده بودند ميزان بروز درد 10/6 درصد گزارش شده و اين ميزان در مطالعه ما در گروه آلفنتانيل برابر 10/9 درصد بوده و تاييدكننده مطالعات قبلي ميباشد.
در خصوص كتامين نيز در مطالعه آقاي تان و همكارانش بر روي 100 بيمار با محدوده سني 15تا63 سال انجام شده و ميزان بروز درد در گروه ديافت كننده كتامين 14 درصد گزارش گرديده كه در مطالعه ما نيز اين ميزان در گروه مشابه برابر 12/7 درصد بوده و تاييد كننده مطالعات قبلي در اين خصوص ميباشد.
جدول1:مشخصات اولیه بیماران در چهار گروه مورد مطالعه
متغیر |
تعداد |
درصد |
|||
ردههای سنی(سال) |
≤20 |
53 |
24/1 |
||
|
21-30 |
61 |
27/7 |
||
|
31-40 |
31 |
14/1 |
||
|
41-50 |
30 |
13/6 |
||
|
≥51 |
45 |
20/5 |
||
سن(سال) |
انحراف معیار±میانگین |
|
34/88±14/29 |
|
|
وزن(کیلوگرم) |
انحراف معیار±میانگین |
|
67/46±11/60 |
|
|
جنسیت |
مرد |
151 |
|
68/6 |
|
|
زن |
69 |
|
34/1 |
|
کلاس بیهوشی |
I |
189 |
|
85/9 |
|
|
|
|
|
|
|
|
II |
31 |
|
14/1 |
جدول2: توزیع فراوانی وجود درد پس از تزریق پروپوفول در 4 گروه مورد مطالعه
گروه درد سولفات منیزیم |
الفنتانیل |
کتامین |
سالین |
جمع |
|
||||||||||||||||||
|
تعداد |
|
|
درصد |
تعداد |
|
|
درصد |
تعداد |
|
|
درصد |
تعداد |
|
|
درصد |
تعداد |
درصد |
|||||
داشتند |
8 |
14/5 |
6 |
10/9 |
7 |
12/7 |
46 |
83/6 |
67 |
30/5 |
|
||||||||||||
نداشتند |
47 |
85/5 |
49 |
89/1 |
48 |
87/3 |
9 |
16/4 |
153 |
69/5 |
|
||||||||||||
چمع |
55 |
100 |
55 |
100 |
55 |
100 |
55 |
100 |
220 |
100 |
|
جدول3:مقایسه میانگین نمره درد در بیماران هنگام تزریق پروپوفول در 4 گروه مورد مطالعه
گروه |
تعداد |
میانگینVAS |
انحراف معیار |
مقدارF |
برآورد آماری |
سولفات منیزیم |
55 |
0/23 |
0/71 |
|
|
آلفنتانیل |
55 |
0/23 |
0/71 |
|
|
کتامین |
55 |
0/2 |
0/55 |
49/78 |
p>0/0001 |
سالین |
55 |
1/69 |
1/01 |
|
|
جدول4:توزیع فراوانی وجود انواع عوارض ناشی از تزریق داروهای مورد مطالعه در 4 گروه مورد مطالعه
گروه |
سولفات منیزیوم |
آلفنتانیل |
کتامین |
سرم نمکی |
جمع کل |
||||||
نوع عارضه |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
تعداد |
درصد |
|
رژیدیتی |
14 |
25/4 |
0 |
0 |
1 |
1/8 |
0 |
0 |
15 |
6/8 |
|
سایکولوژیک |
0 |
0 |
0 |
0 |
13 |
23/6 |
0 |
0 |
13 |
5/9 |
|
هیپوتانسیون |
0 |
0 |
1 |
8/1 |
0 |
0 |
0 |
0 |
1 |
0/4 |
|
برافروختگی |
11 |
20 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
0 |
11 |
4 |
از تزریق وریدی پروپوفول میباشد. هر چند که میزان بروز درد در گروه دریافت کننده آلفنتانیل نسبت به دو گروه سولفات منیزیم و کتامین از میزان پایینتری برخوردار بوده ولی این تفاوت از نظر آماری معنیدار نبوده و نمیتوان آلفنتانیل بهتری دانست.
نتیجه گیری
با توجه به این مطالعه به نظر میرسد که داروهای سولفات منیزیم، آلفنتانیل و کتامین در کاهش درد در برسی نهایی انجام شده در این مطالعه میزان بروز درد در سه گروه اول(دریافت کننده سولفات منیزیم، آلفنتانیل و کتامین) در مقایسه با گروه شاهد( دریافت کننده سرم نمکی) دارای تفاوت معنیداری بوده و تایید کننده مطالعات قبلی انجام شده در خصوص موثر بودن این سه دارو در کاهش درد ناشی از تزریق وریدی پروپوفول موثر بوده و اولویتی میان این سه دارو جهت کاهش درد ناشی از تزریق وریدی پروپوفول وجود ندارد