Guilan Pain Clinic

کلینیک درد گیلان

تأثیر افزودن بیکربنات به لیدوکایین بر زمان شروع بی دردی بلوک هماتوم برای جااندازی شکستگی کالیس

 

دکتر محمد حقیقی

استادیار عضو هیأت علمی گروه بیهوشی و مراقبت های ویژه ، دانشگاه علوم پزشکی گیلان مرکز آموزشی درمانی پورسینا

دکتر بهرام نادری

استادیار عضو هیأت علمی گروه بیهوشی مراقبت های ویژه ، دانشگاه علوم پزشکی گیلان مرکز آموزشی درمانی پورسینا

دکتر علی محمدزاده

استادیار عضو هیأت علمی گروه بیهوشی و مراقبت های ویژه ، دانشگاه علوم پزشکی گیلان ، مرکز آموزشی درمانی پورسینا

دکتر عباس صدیقی نژاد

استدیار عضو هیأت علمی گروه بیهوشی و مراقبت های ویژه ، دانشگاه علوم پزشکی گیلان مرکز آموزشی درمانی پورسینا

دکتر علی اشرف

استادیار عضو هیأت علمی گروه بیهوشی و مراقبت های ویژه دانشگاه علوم پزشکی گیلان مرکز آموزشی درمانی پورسینا

دکتر ساسان بزرگی فر

دستیار سال چهار گروه بیهوشی و مراقبت های ویژه دانشگاه علوم پزشکی گیلان

The effect of bicarbonate to Lidocaine in onset of analgesia in hematom closed reduction of colles Fracture .

Mohammad Haghighi , MD

Bahram Naderi , MD

Ali Mohammadzadeh , MD

Abbas Seddighinejad , MD

Ali Ashraf , MD

Sasan Bouzourgifar , MD

چکیده :

مقدمه : شکستگی اندام ها همیشه با درد همراه است و پزشکان همواره به دنبال شیوه هایی هستند که بتوانند درد را کاهش دهند و در این زمینه به نتایج بهتری دست یابند . بلوک هماتوم یکی از این روش ها است که می توان برای کاهش درد آن را به عنوان جایگزینی برای بیهوشی عمومی به ویژه در بیماران دارای ریسک بالا مورد استفاده قرار داد .

هدف از این پژوهش مقایسه ی زمان شروع بی حسی در بلوک هماتوم به وسیله ی لیدوکائین با بی کربنات و بدون بی کربنات در جا اندازی بسته ی شکستگی کالیس است .

مواد و روش ها : این کارآزمای بالینی به صورت دو سو کور به روی 80 نفر از بیمارانی در رده سنی 65 – 45 با ASA کلاس 3 – 1 با شکستگی کالیس صورت گرفت . بیمارانی که ملاک های ورود به مطالعه را داشتند به صورت نمونه های در دسترس به طور تصادفی بدون این که تقسیم بندی جنسیتی در انتخاب نقش داشته باشد در دو گروه B( با بیکربات ) و گروه A ( بدون بیکربنات ) مورد بررسی قرار گرفتند . در گروه A برای هر نمونه 9 میلی لیتر لیدوکایین به علاوه 1 میلی لیتر بیکربنات و در گروه B 9 میلی لیتر لیدوکایین به علاوه ی 1 میلی لیتر آب مقطر برای تجویز تهیه گردید . انجام بلوک به روش تزریق و مکش مکرر صورت گرفت . برای کاهش درد بیماران از داروی مخدر فنتانیل با دوز 1 میکروگرم / کیلوگرم و میدازولام با دوز 0/15 میلی گرم / کیلوگرم استفاده شد که شامل هر دو گروه بیماران بود . تمام نمونه ها از نظر کیفیت شروع بی دردی و کمیت آن با استفاده از معیار بررسی براساس نمره بندی 1 – 10 در مرحله ی قبل از بلوک ، زمان جااندازی عضو دچار شکستگی و 30 دقیقه بعد توسط تست کای دو و تست تی جفتی با در نظر گیری سطح معنی داری ( p< 0/05 ) مورد مطالعه قرار گرفتند . داده های بررسی توسط نرم افزار SPSSمورد آنالیز قرار گرفت .

نتایج : زمان شروع بی حسی در گروه دارا بیکربنات 63/8± 388/2ثانیه و در گروه بدون بیکربنات 32/2± 469/5) ثانیه به دست آمد . ( p = 0/0001 ) میانگینVSAدر شروع تزریق در گروه دارای بیکربنات 1/9± 7/9 و در گروه بدون بیکربنات 0/93 ± 7/5 محاسبه شد ( p = 0/609 ) . میانگین VASهنگام دستکاری در گروه دارای بیکربنات 0/75 ± 1/4 و در گروه بدون بیکربنات 0/83± 1/8 محاسبه شد ( p = 0/029 ) . میانگین VASدر 30 دقیقه بعد از جا اندازی در گروه بدون بیکربنات 0/81± 4 و در گروه بدون بیکربنات 0/88 ± 4/7 محاسبه شد . ( p = 0/001 )

نتیجه گیری : بیکربنات به عنوا یک ماده ی افزودنی می تواند در تسریع شروع بی حسی و کاهش درد بعد از جااندازی در شکستگی بسته ی کالیس نقش مؤثری ایفاء کند .

گل واژگان : شکستگی کالیس ، بی حسی موضعی ، بی کربنات ، لیدوکائین .

شکستگی کالیس که در 1813 برای اولین بار شرح داده شد نوعی دگرشکلی است که بخش دیستال رادیوس در اثر آسیب جابجایی خلفی دچار آن می شود و معمولاً بر اثر سقوط روی کف دست رخ می دهد . در تحقیقی که در سال 1989 توسط کیس صورت گرفت نشان داده شد که بلوک هماتوم حدود 33 % از موارد آنستزی برای جااندازی های شکستگی کالیس را شامل می شود . در مطالعات مختلف از روش بیر بلاک یا IVRAنیز به عنوان یک روش انتخابی در این جااندازی ها استفاده شده است . همچنین برای نیل بدین منظور از روش بیهوشی عمومی نیز استفاده می شود . مطالعه ای که روی 136 بیمار صورت پذیرفت نشان داد که دستکاری اندام برای جااندازی در این سه روش تفاوت چندانی با یکدیگر نداشته اند . بلوک هماتوم به عنوان یک روش بی حسی موضعی به راحتی و به سرعت قابل انجام بود مدت زمان اقامت بیمار در ریکاوری با استفاده از این روش اندک است و بیمار سریع ترخیص می شود و از نظر اقتصادی نیز انجام روش مزبور برای بیمار به صرفه بوده و به عنوان یک روش سالم در شکستگی های کالیس قابل استفاده است . از سوی دیگر بروز هیچ عارضه ی جانبی اعم از ایجاد تشنج و یا مسمومیت ناشی از بی حسی کننده ی موضعی با این روش گزارش نشده است . در مطالعه ی حاضر با توجه به اینکه هدف مطالعه استفاده از بلوک هماتوم به عنوان یک روش سالم و بی خطر برای جا اندازی شکستگی کالیس است ، از آنجا که جااندازی نیاز به مداخله ی سریع ارتوپد دارد این موضوع در مد نظر بود که آیا استفاده از بیکربنات قادر خواهد تا بود زمان شروع بلوک را کوتاه کند و کیفیت آن را بهبود بخشد ؟ از آنجا که مطالعه ی کریستوف و همکاران تنها مطالعه ای بود که در آن به تأثیر قلیایی کردن محلول آنستتیک پرداخته شده اما احتمالاً به دلیل حجم نمونه ی کمتر مطالعه ی نتوانسته بود ثابت کند که آیا نمره ی VASدر این روش کاهش داشته یا خیر ، بنابراین مطالعه ی حاضر برای بررسی مورد فوق طراحی شد .

مواد و روش ها

این مطالعه به صورت یک کارآزمایی بالینی کنترل شده شاهددار تحت شرایط دو سوکور به روی 80 بیمار ASAکلاس 3 – 1 دچار شکستگی کالیس در محدوده ی سنی 65 – 45 سال بعد از تحقق ملاک های ورود و احراز ملاک های خروج از مطالعه صورت پذیرفت .

بیماران با رعایت مسائل اخلاقی و پر کردن فرم رضایت آگاهانه وارد تحقیق شدند . ملاک های ورود به مطالعه شامل موارد زیر بود : 1 – بیمارانی که به علت شکستگی بسته ی کالیس طی 72 ساعت اخیر به اتاق عمل بیمارستان انتقال یافته اند . 2 – هوشایر بودن بیمار ، 3 – عدم وجود حساسیت به داروی لیدوکائین ، 4 – از آنجا که درد بیماران کاندید گچ گیری کالیس در اورژانس به وسیله ی بی حرکتی با اتل کنترل می شود بنابراین مواردی که از مسکن استفاده کرده بودند از مطالعه خارج می شد ، 6 – عدم وجود آسیب همراه دیگر ، 7 – عدم اعتیاد بیمار .

موارد خروج از مطالعه شامل موارد زیر بود : 1 – عدم همکاری بیمار در حین تزریق ، 2 – عدم وجود بی حسی مناسب برای جا اندازی شکستگی .

بیماران به طور اتفاقی در دو گروه لیدوکائین – بیکربنات و لیدوکائین ساده به گونه ای قرار داده می شدند که شرایط دوسوکور بدون مطالعه رعایت گردد ، به این ترتیب که محلول توسط استاد راهنما آماده و داخل کیسه گذاشته می شد و روزانه در اختیار دستیار گذاشته می شد . فرد مسئول انجام بلوک هماتوم واحد بود . برای بیمار توضیح لازم جهت این کار داده می شد و تفهیم می گردید که انجام مطالعه نیازمند همکاری وی است . بیمار نسبت به شرایط مطالعه بی اطلاع بود . تهیه ی داروها توسط استاد راهنما صورت می گرفت که ترکیبی از 9 میلی لیتر لیدوکائین 2 % ساخت شرکت ارزی و یک میلی لیتر بیکربنات 7/5 % بود . در گروه مورد مطالعه ( دارو ) و در گروه شاهد از 9 ملی لیتر لیدوکائین 2 % ساخت شرکت رازی و یک میلی لیتر آب مقطر استفاده می شد . برای انجام بلوک هماتوم ابتدا محل شکستگی توسط بتادین استریل می شد . متخصص بیهوشی با پوشیدن دستکش استریل کار را آغاز می کرد . با این اقدامات میزان عفونت ناشی از ورود سوزن کاهش می یابد . مکان هماتوم با آسپیراسیون مکرر محلول لیدوکائین به داخل منطقه ی هماتوم تزریق می گردید . ابتدا نیمی از از محلول بی حسی در محل هماتوم تزریق شده و سپس خون از محل هماتوم کشیده می شد تا به حجم اولیه برسد . لیدوکائین مجدداً با آسپیراسیون های مکرر تزریق می گردید تا جایی که خون مورد نظر تعویض گردد و هیچ گونه افزایش حجمی داخل فضای شکستگی وجود نداشته باشد . ( شکل 1 ) با این روش از احتمال افزایش فشار داخل کمپارتمان و بروز سندرم کمپارتمان کاسته می شود . از همکار دستیار بیهوشی خواسته می شد تا شروع بلوک عصبی را که در واقع بی درد شدن نسبت به تحریک دردناک بود که به صورت مانیپولاسیون ( دستکاری ناحیه ی شکستگی ) انجام می شد ، یادداشت کند . ( تذکر : این کار پس از انجام بلوک به فواصل 30 ثانیه صورت می گیرد تا شرایط بی حسی برای بیمار محقق گردد . ) نمرات VASبراساس جدول اشکال مربوطه برای بیمار در مرحله ی قبل از بلوک ، حین دستکاری ، 30 دقیقه پس از دستکاری ارزیابی و بین نمرات 10 – 1 تقسیم بندی می شد . برای ایجاد بی دردی بیشتر برای بیماران از داروی مخدر فنتانیل با دوز میکروگرم / کیلوگرم و میدازولام با دور 0/15میلی گرم / کیلوگرم استفاده می شد که این شامل هر دو گروه بیماران بود .

با در نظرگیری ملاحظات اخلاقی قبل از انتخاب هر بیمار برای شرکت در تحقیق ، توضیحات لازم در مورد هدف و روش اجرای طرح به وی داده می شد و در صورت تمایل وی برای شرکت در مطالعه ، بیمار با اخذ رضایت نامه ی کتبی وارد مطالعه می گردید . اطلاعات آماری به دست آمده شامل میانگین نمرات درد و هم چنین زمان شروع بی حسی توسط آزمون کای دو و تست تی جفتی با استفاده از نرم افزار SPSSمورد آنالیز قرار می گرفت و p < 0/05معنی دار تلقی می گردید .

ارزیابی کمی درد نیز توسط نمره دهی VASروی بیماران انجام و براساس نمرات 10 – 1 تقسیم بندی می شد .

یافته ها

توزیع فراوانی کلاس ASAدر دو گروه بیماران با استفاده از آزمون کای اسکوار مورد مطالعه قرار گرفت که پس از بررسی داده ها تفاوت آماری معنی داری در کلاس ASAدر دو گروه استفاده کننده از بیکربنات و گروه بدون استفاده از بیکربنات دیده نشد .

میانگین سنی کل بیماران 7/6± 55/16سال بود . توزیع فراوانی سن ( سال ) در دو گروه بیماران مورد مطالعه قرار گرفت که تفاوت آماری معنی داری در رده های سنی بیماران در دو گروه استفاده کننده از بیکربنات و گروه بدون استفاده از بیکربنات دیده نشد . میانگین سنی بیماران در گروه بیکربنات برابر 7/7 ± 55/0 سال و در بیماران گروه بدون بیکربنات 7/67± 55/20سال بود . با استفاده از آزمون آماری تست تی تفاوت آماری معنی داری بین این دو میانگین سنی در دو گروه مورد مطالعه دیده نشد . میانگین و انحراف معیار مدت زمان شروع بی حسی در دو گروه بیماران مورد مطالعه قرار گرفت که پس از بررسی داده ها و به علت داشتن توزیع نرمال در زمان شروع بی حسی بیماران با استفاده از آزمون پارامتریک تست تی مشخص گردید که تفاوت آماری معنی داری در زمان شروع بی حسی در دو گروه مورد مطالعه دیده می شود ( p = 0/001 ) .

جدول شماره 1 : اطلاعات مربوط به بیماران در مطالعه ی بلوک هماتوم

سن

با بیکربنات

بدون بیکربنات

معنی داری

7/7 ± 55

7*6± 55

-

ASA 3 1

( % (55/8 )19 = 1

1 = ( % 44/2) 15

-

( % 48/5 ) 16 = 2

2 = ( % 51/5) 17

( % 38/5) 5 = 3

3 = ( % 61/5 ) 8

مؤنث / مذکر

15/25

15/25

-

مدت زمان شروع بی حسی در دو گروه ( ثانیه )

   63/8  ± 388/2

32/2 ± 469/5

p =0/0001

مقایسه ی VAS بر حسب زمان

شروع تزریق

1/9 ± 7/9

   0/93 ± 7/5

p =0/609

هنگام دستکاری

   0/75 ± 1/4

  0/83   ± 1/8

p =0/029

30 دقیقه بعد

  0/81  ± 4

   0/88   ± 4/7

p =0/001

مقایسه ی VAS در 2 گروه ( مردان )

هنگام دستکاری

   0/72   ± 1/33

  0/79    ± 1/93

p =0/025

30 دقیقه بعد

   0/84    ± 4

     0/94  ± 4/8

p =0/022

مقایسه ی VAS در 2 گروه زنان ( زنان )

دستکاری

     0/76 ± 1/56

     0/86  ± 1/8

p = 0/019

30 بعد

    0/81 ± 4

    0/86  ± 4/6

p=0/004

مقایسه ی میانگین و انحراف معیار VASدر دو گروه بیماران مورد مطالعه در ساعات مختلف مورد مطالعه قرار گرفت که پس از بررسی داده ها و به علت نداشتن توزیع نرمال در مقادیر VASبیماران با استفاده از آزمون پارامتریک مان – ویتنی یو مشخص گردید که تفاوت آماری معنی داری در مقدار VASبیماران در دو گروه با و بدون تزریق بکربنات در حین دستکاری و 30 دقیقه بعد از تزریق وجود داشت ( به ترتیب p = 0/029 و p = 0/001 ) . میانگین VASدر هنگام دستکاری و 30 دقیقه پس از تزریق در گروه بیکربنات کمتر از گروه بدون تزریق بیکربنات بود ، اما تفاوت آماری معنی داری بین میانگین مقدار VASدر شروع تزریق در دو گروه مورد نظر دیده نشد .

مقایسه میانگین و انحراف معیار VASدر دو گروه بیماران مورد مطالعه در ساعات مختلف بر حسب رده های سنی مورد مطالعه قرار گرفت که پس از بررسی داده ها و به علت نداشتن توزیع نرمال در مقادیر VASبیماران با استفاده از آزمون نان پارامتریک مان – ویتنی یو مشخص گردید که تفاوت آماری معنی داری در مقدار VASبیماران دو گروه حین دستکاری و 30 دقیقه بعد از تزریق در رده ی سنی کمتر از 50 سال وجود دارد . همچنین تفاوت آماری معنی داری در مقدار VASبیماران دو گروه در 30 دقیقه بعد از تزریق در رده ی سنی بیشتر از 61 سال ملاحظه گردید . اما در رده ی سنی 60 – 51 سال غلی رغم کاهش VASدر هر دو گروه تفاوت آماری معنی داری در مقدار VASبیماران در هنگام دستکاری و 30 دقیقه بعد دیده نشد .

 

 

بحث و بررسی

این مطالعه بر روی 80 بیمار صورت پذیرفت . در مطالعات قبلی کندال و همکاران بر روی 70 بیمار ، ( 21 ) فیورا روی 115 بیمار ، ( 14 ) سینگ و همکاران بر روی 80 بیمار ، ( 19 ) و بارکر و همکاران بر روی 33 بیمار به بررسی پرداخته بودند ( 32 ) .

بلوک هماتوم شیوه ای ساده و آسان است که به سرعت می توان آن را اجرا کرد . این شیوه عوارض بیهوشی عمومی و بی حسی با تزریق داخل وریدی ( بیر بلوک ) را ندارد . نتایج یک بررسی نشان داده در افرادی که در سه گروه قرار گرفته بودند و در یک گروه با استفاده از بیهوشی عمومی ، گروهی با استفاده از روش تزریق داخل وریدی داروی بی حسی ( بیر بلوک ) و گروه دیگر با استفاده از بلوک هماتوم تحت درمان اصلاح شکستگی کالیس قرار گرفته بودند ، نتایج حاثل از انجام بلوک هماتوم با دو روش دیگر تفاوتی نداشت ؛ ( 31 ) اما در بررسی های دیگر با توجه به نتایج به دست آمده ، آنها روش تزریق داخل وریدی را ارجح تر از هماتوم بلوک دانسته و اظهار داشته اند که نتایج خوبی در انجام تزریق داخل وریدی داروی بی حسی از نظر عدم نیاز به جا اندازی مجدد و احساس بی دردی به هنگام جااندازی به دست آمده است ( 32 ) .

همچنین در بررسی دیگری نتایج حاصل از بلوک هماتوم و تزریق داخل وریدی ماده ی بی حسی مورد مقایسه قرار گرفت و هر چند که از نظر زمان بی دردی اختلاف معنی داری در دو روش مشاهده نشد اما نتایج رادیولوژی در روش داخل وریدی بهتر بود و احساس درد در بلوک هماتوم به روش آلکالیزه را کم تر ذکر کردند ، اما در نهایت توصیه می شد که در موارد سرپایی اصلاح شکستگی کالیس بهتر آن است که از روش تزریق داخل وریدی استفاده شود ( 21 ، 33 ) . نظر به سادگی استفاده از شیوه ی بلوک هماتوم مقایسه های دیگری انجام شده و با توجه به نتایج به دست آمده اختلاف معنی دار آماری بین استفاده از بلوک هماتوم و تزریق داخل وریدی مشاهده نشده است و نیز گفته شده که با رعایت احتیاط های لازم بروز عفونت در بلوک هماتوم افزایش نداشته است ( 34 ، 35 ) . پژوهشگران در یک بررسی عنوان داشته اند که در تزریق داخل وریدی می بایستی تخلیه ی وریدی صورت گیرد که این امر با باندکشی از انتها به سمت قسمت نزدیک تر عضو به تنه انجام می پذیرد . این شیوه همراه با درد است و در شکستگی های حاد قابل اجرا نیست . از طرفی رگ گیری ممکن است به ویژه هنگام بستن تورنیکت با مشکل همراه باشد ، چون از دو عدد تورنیکت استفاده می شود و استفاده از تورنیکت دورتر موجب بروز مشکل در تزریق وریدی می شود . حتی تورنیکت می تواند موجب فلبیت و سندرم کمپارتمان شود . دیگر این که به همان سرعت که در تزریق داخل وریدی بی دردی شروع می شود ، رجعت درد نیز به سرعت صورت می گیرد . در نهایت این که تخلیه ی سریع خون هنگام باز کردن تورنیکت با پیک شریانی لیدوکائین همراه شده و احتمال مسمومیت با آن افزایش می یابد ( 33 ) .

در مطالعه ی ما زمان شروع بی حسی در گروهی که تحت بلوک هماتوم با محلول لیدوکائین همراه بیکربنات قرار گرفتند ( 63/8± 388/2ثانیه ) به طور معنی داری سریع تر از گروه بلوک هماتوم با محلول لیدوکائین بدون بیکربنات ( 32/2± 469/5ثانیه ) بود . از نظر بالینی کاهش زمان شروع عمل اولاً به کاهش اضطراب بیمار به آن نگاه کنیم باعث افزایش گردش بیماران می شود که ضمن اینکه زمان انتظار سایر بیماران را کم می کند ، باعث انجام تعداد متوسط جراحی های بیشتر در زمان واحد شده و از نظر اقتصادی به نفع بیمارستان است .

مطالعه ای که توسط کریستوف و همکاران صورت پذیرفت تنها مطالعه ای بود که به تأثیر قلیایی کردن محلول آنستتیک پرداخته است ( 24 ) ولی احتمالاً به دلیل حجم نمونه ی کم نتوانست ثابت کند که آیا نمره ی درد در این روش کاهش یافته است با خیر . مطالعه ی ما برای بررسی تأثیرات افزودن لیدوکائین در کاهش درد ناشی از جا اندازی شکستگی بسته ی کالیس حین و 30 دقیقه پس از جا اندازی طراحی گردید .

در مقالات بررسی شده اطلاعاتی در مورد بررسی کیفی درد با مقیاس VASیافت نشد . تنها یک مطالعه در مورد مقایسه ی بی دردی بلوک هماتوم و بلوک شبکه ی بازویی در شکستگی های بسته ی کالیس با معیار VASانجام شده بود که به طور کتوسط در بلوک هماتوم 2/8 و در بلوک شبکه ی بازویی 1/9 بود که با توجه به کم خطر بودن ، بلوک هماتوم از مقبولیت بیشتری برخوردار است ( 30 ) .

در مطالعه ی ما عدد درد VASبه طور متوسط در گروه با بیکربنات در زمان جااندازی و 30 دقیقه بعد از جااندازی به ترتیب 0/75 ± 1/4و 0/81± 4 و در گروه فاقد بیکربنات 0/83 ± 1/8 و 0/88 ± 4/7 بود که به طور معنی داری در هر دو گروه کاهش نشان می داد . کاربرد کلینیکی این مسأله آن است که در بیماران با شرایط بحرانی و کلاس ASAبالا آستانه ی احتمال بروز آنفارکتوس میوکارد به دنبال درد ، بسیار به آستانه ی درد قابل تحمل نزدیک می شود بنابراین کاهش معنی دار عدد VASحتی در مقادیر فوق نیز می تواند ریسک بروز عوارض قلبی به ویژه آنفارکتوس میوکارد را در بیماران با کلاس ASAبالا کاهش دهد ( 38 ، 37 ) .

تنها استثناء در رده ی سنی 60 – 51 سال بود که علی رغم کاهش VASدر هر دو گروه تفاوت آماری معنی داری در مقدار VASبیماران در دو گروه با و بدون تزریق بیکربنات در هنگام دستکاری و 30 دقیقه بعد دیده نشد که البته در مراجع مربوطه مطلبی در این رابطه یافت نشد ، و لازم است مطالعات دیگری با حجم نمونه ی بیشتر برای بررسی این موضوع انجام گیرد .

گیسن و کووینو در یک مطالعه به این نتیجه رسیدند که افزودن بیکربنات به یک محلول لوکال آنستتیک برای بلوک یک عصب به طور ایزوله باعث شروع سریع تر بلوک و کاهش حداقل غلظت مورد نیاز برای بلوک عصب می شود ( 1 ) .

اگرچه اثر دی اکسید کربن روی فعالیت لوکال آنستتیک ها به راحتی در یک عصب ایزوله قابل نشان دادن است ولی نکات قابل بحثی در مورد کاربرد کلینیکی محلول های لوکال آنستتیک حاوی بیکربنات وجود دارد ، به عنوان مثال در مطالعه ای که توسط موریسن در سال 1981 صورت پذیرفت ، مشخص گرددی که لیدوکائین قلیایی بلوک موتور را بهبود بخشید ولی روی شروع سرعت اثر و مدت بلوک تأثیری نداشت ( 4 ) ؛ یا در مطالعه ای که توسط هلیجایر و دی فازیو انجام گرفت مطرح گردید که آلکالیزه کردن محلول های بوپیواکائین یا لیدوکائین باعث تسریع شروع بلوک شبکه ی براکیال و بلوک اپیدورال می گردد ( 6 ) ولی بدر کوزودی و کرگ در مطالعه هایی با شرایط مشابه به نتایج متناقضی دست یافتند ( 36 ) .

نیکل و همکاران در مطالعه ای ثابت کردند که بیکربنات باعث کاهش مشخصی در زمان شروع بلوک اپیدورال می گردد . آن ها ثابت کردند که اگرچه دی اکسید کربن روی تسریع شروع اثر بلوک حسی و حرکتی در آنستزی اپیدورال برابر بوده ، محلول های لیدوکائین حاوی بیکربنات یک عمق بیشتری از بلوک حسی و حرکتی را نمایش می دهند ( 5 ) .

هلیگائر و همکاران در مطالعه ای مطرح کردند که قلیایی کردن محلول لوکال آنستتیک ، بلوک کامل تری را روی اعصاب النار ، مدیان و رادیال در زمان بلوک شبکه ی بازویی نشان می دهد ( 6 ) .

به نظر می رسد مکانیسم بروز اثر بیکربنات در کاهش زمان شروع بلوک هدایتی عصب از طریق کاهش اسیدیته در اطراف عصب باعث افزایش میزان شکل غیر یونیزه ی لوکال آنستتیک که منجر به افزایش سرعت عبور از غشای عصبی و شروع سریعتر بی حسی می گردد ؛ باشد . البته باید در نظر داشت که مقایسه بین مطالعات مختلف کمی مشکل است زیرا محلول های بیکربناتی که در مطالعات مختلف به کار رفته اند از یک وضعیت مشابه از نظر قدرت بافرینگ یا قلیایی کردن برخوردار نبوده اند .

نتایج تحقیق ما مشابه آن دسته از تحقیقاتی بود که افزودن بیکربنات را در تسریع شروع بی حسی و کاهش درد در زمان عمل و بعد از عمل ، مؤثر دانسته و از نظر آماری تفاوت معنی داری را ثبت کرده اند . با توجه به آسانی روش بلوک هماتوم و عوارض مشاهده شده در روش های بیهوشی عمومی ، بیربلوک ، ( بی حسی از طریق تزریق داخل وریدی ) و غیره و نیز با توجه به تأثیر افزودن بیکربنات در کاهش زمان شروع بی حسی و کاهش عدد VAS هنگام دستکاری و 30 دقیقه بعد می توان نتیجه گرفت که افزودن بیکربنات به لیدوکایین در روش هماتوم بلوک روش مناسب تری در جا اندازی شکستگی بسته ی کالیس و کاهش درد بعد عمل است .

مطالعه ی ما از تأثیر بیکربنات به عنوان یک ماده ی افزودنی در تسریع شروع بی حسی و کاهش درد بعد از جااندازی در شکستگی بسته کالیس حکایت دارد . توصیه می شود سایر همکاران تأثیر سایر مودا افزودنی مانند منیزیم و هیالورونیداز در تسریع شروع بی حسی و کاهش درد بعد از جا اندازی در شکستگی بسته ی کالیس را بررسی کنند .

درخواست کتاب

برای دریافت کتاب های مورد نظرتان میتوانید مشخصات خود را از طریق فرم زیر برای ما ارسال نمایید تا در کتابخانه کلینیک درد گیلان ثبت نام شوید و کتاب به آدرس ایمیل شما ارسال شود.

نام و نام خانوادگی : *
آدرس ایمیل : *
شماره همراه :
موارد لازم :